اقا تو دانشگاه ترم اول رفتم ابدارخونه یه چایی مجانی بزنم دیدم یکی داره مال خودش چایی میریزه گفتم یکیهم برا من بریز اغا چپ چپ نگاه کرد گفت چششششششششم
فردا سر کلاس ژنتیک صاف اومد تو
اقا تا ته ترم روم نمیشد نگاش کنم
هررررر وقت مارو میدید میگفت چاییی بریزم
ولی استاد خوبی بود فقط یبار منو انداخت......